کد مطلب:30672
شنبه 1 فروردين 1394
آمار بازدید:21
مسألة خلود در عذاب را چگونه بايد توجيه كرد؟ گناهكاري كه گناهش حدي دارد، چرا بايد كيفر نامحدود ببيند؟ ثانياً وقتي خدا بعضي را هدايت مي كند و بعضي را گمراه مي سازد، چگونه به واسطة عدم ايمان آنان را عذاب مي كند؟
گرچه در ظاهر اين مسئله غير عادلانه مي نمايد كه قائل شويم گناه كوتاه مدت، مجازات و كيفر طولاني بلكه جاودانه داشته باشد اما با دقت در ابعاد مسئله، اين توهم بر طرف ميشود. در تبيين مطلب ناگزيريم مقدمه اي ذكر كنيم و آن اين كه مجازات ها بر سه قسمت است:
1- مجازات و كيفرهاي قراردادي؛
2- مجازات تكويني و مكافات دنيوي؛
3- مجازات اخروي يا تجسم جرم.
در كيفرهاي قراردادي، هدف تنبيه و تأديب مجرم است، از اين رو تناسب جرم با جريمه بايد لحاظ گردد. در قسم دوم يعني مكافات عمل و مجازات تكويني،ميان عمل و مجازات رابطة علّي و معلولي بر قرار است،يعني كيفرها معلولم جرم ها و اثر وضعي گناهان هستند، مانند زيان هاي رواني ناشي از شرابخواري كه اثر ذاتي گناه است و مرگ ناشي از خوردن سم كه معلول فعل انسان است.
اما عذاب اخروي، رابطة تكويني قوي تري با گناهان دارد، يعني رابطة عينيت و اتحاد بين جرم و جريمه حكم فرما است و آن چه در آخرت به انسان ها مي رسد، از قسم سوم است، يعني
پاداش يا كيفر نيكوكاران و بدكاران تجسم عمل آن ها است.[14]
اين اعمال است كه سر نوشت آتي انسان ها را تعيين مي كند و پاره اي از اعمال (قلبي و جوارحي) هستند كه عذاب جاودانه دارند و صاحبان آن ها جاودانه در عذاب خواهند بود مانند:كافران و منافقان و افرادي كه غرق در گناهند. كه با شرايط خاصي كه در آيات و روايات بيان شده است، جاودانه در عذاب خواهند بود،[15] همان گونه كه انسان هاي مؤمن و نيكوكار جاودانه در بهشت و نعمت هاي بهشتي هستند.
دربارة قسمت دوم سؤال لازم است در پاسخ سؤال اوّل دقت شود، در نتيجه روشن مي شود كه هدايت و اضلال الهي با اختيار بشر منافات ندارد، بلكه خداوند درِ رحمت عامش را روي همه باز كرده و هدايت فراگيرش را شامل حال همه قرار داده است، اما از هدايت خاصش تنها كساني برخوردار مي شوند كه با اختيار و ارادة خود، راه حق را بر گزينند و كساني را گمراه مي سازد كه با اختيار خويش گمراهي را انتخاب كنند.
وقتي كسبي با داشتن راهناي دروني و بيروني (عقل و پيامبر) به بيراه رفت و مرتكب گناه شد و از رحمت توبه استفاده نكند و مأيوس از رحمت حق شود، مورد ملامت است، چنان كه شاعر گوي:
راه است و چاه ديده بينا و آفتاب تا آدمي نگه كند پيش پاي خويش
چندين چراغ دارد و بيراهه مي رود بگذار تا بيفتد و بيند سزاي خويش
زمينه هاي گمراهي را انسان فراهم مي كند. وقتي از بلنداي فطرت،خود را به چاه ضلالت انداخت، در بين راه كاري نمي تواند بكند مفهوم يضل من يشاء و يهدي من يشاء بمعني سلب توفيق يا فراهم شدن اسباب سعادت مي باشد.
[14] براي توضيح بيشتر ر.ك: مجموعة آثار، ج 1، ص 213.
[15] ر.ك: معاد از نظر عقل و دين.
[16] به تفسير نمونه، ج 21، ص 408 مراجعه كنيد.
مطالب این بخش جمع آوری شده از مراکز و مؤسسات مختلف پاسخگویی می باشد و بعضا ممکن است با دیدگاه و نظرات این مؤسسه (تحقیقاتی حضرت ولی عصر (عج)) یکسان نباشد.
و طبیعتا مسئولیت پاسخ هایی ارائه شده با مراکز پاسخ دهنده می باشد.